تنهایی
۰۱
بهمن
این روزها حسوحال عجیبی را تجربه میکنم، عجیب به معنای واقعی. تا بحال اینقدر احساس تنهایی نکرده بودم. همیشه تنهایی را دوست داشتهام، گاهی هم از آن نالیدهام، اما هیچوقت اینقدر تنها نبودهام. اینجا از همهچیز و از همهکس جدا شدهام، انگار دارم غرق میشوم. تنها غرق میشوم، تنها... . بعد از دوهفته گویا از خواب بیدار شدهام و تازه فهمیدم که چقدر دورم از خانه، چقدر دور.
این سفر یک تجربة خوب است با تنهایی، پر از اتفاقات جدید با تنهایی، پر از چیزهای نو با تنهایی.
همصحبتی با رنگینپوستان، تجربة سرمای ۱۲ درجه زیر صفر، رفتن به پارک بازی سگها و تماشای سنجابها، حضور در کلاسی چند ملیتی و هزاران دیدن و شنیدن جدید دیگر، همراه تنهایی. حتما این از عوارض سفر است، شبیه آب به آب شدن؛ دنیا به دنیا شدن... . ناتمام
- ۰ نظر
- ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۵۰
- ۱۹ نمایش