خروس همسایه
سه شنبه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ۰۷:۳۳ ق.ظ
آواز الکن دوستداشتن ما بدجور شبیه صدای گرفتة خروس همسایه است. بیوقت و زشت و ناموزون. فقط به قاعدة خروس بودنش میخواند. از نیمه شب شروع میکند تا برسد به سحر. انگار که در میانة این شهر شلوغ، خورشیدش را گم کرده باشد.
ما که همینایم. شبیه خروس همسایه. زشت و ناموزون و خورشید گم کرده. میخوانیم و شور میگیریم و عشق میکنیم با خواندنمان. تو شبیه که هستی؟ همان شاه توی شعرها که در ایوان طلا نشسته به مشکلگشایی؟ یا شبیه آن آدمهایی که در ایوان میروند و میآیند و مینشینند و میخوابند. تو شبیه کدامشان هستی؟
گفته بودی اگر کوه مرا دوست بدارد، متلاشی شود و فرو ریزد. پس ایرادی نیست بر این نوشتة آشفته، اگر خوانندهاش تو باشی و نویسندهاش من با یک دنیا حرف ناتمام...
- ۰۰/۱۱/۲۶
- ۷۵ نمایش
چه عاشقانه ای خوش آوازی!